ماهان و ساینا ---خرداد 1393---
عکسایی که میذارم مربوط میشه به 15 خرداد که من و شما و بابایی با هم دیگه رفتیم اصفهان خونه دایی
غلام عزیز
اونجا دختر دایی عزیز هم همراه دختر نازش ساینا جون اومده بودن و شما خیلی بهت خوش گذشت
کلی با ساینا بازی کردی
ساعت 3 بعد از ظهر بود که همه اهالی منزل به خواب (خواب که چه عرض کنم خلسه بود انقد عمیق بود) خوش بعد از ناهار فرو رفتند فقط من و مامان ساینا بخاطر شما دو تا وروجک که خیال خواب نداشتید نتونستیم بخوابیم
برای همین شما رو برداشتیم با هم رفتیم پارک
خییییییییییییلی خوش گذشت
و شما دوتا هم خیلی بازی کردید
عکسا هم مربوط به بازی شما دوتا تو پارکه
بقیه عکسا رو در ادامه مطلب ببینید
سانی کلاه ماهانو پوشیده ههههههههه بامزه شده
اینجا هم کلی آب بازی کردید و شما ساینا رو حسابی خیس کردید طوری که
مجبور شدیم لباساشو درآریم و بیاریمش خونه
گیر داده بودید به این درخت بدبخت
درخت که نه یه نهال خمیده هههههههه