ماهان نفس مامان و باباماهان نفس مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

ماهان همه ی زندگی مامان الهام و بابا محمدرضا

ماهان 22 ماهه ی من

الهی فدای کارای شیرینت بشم ماهانم جدیدا هرکاری رو که ما انجام بدیم سریعا یاد میگیری و انجامش میدی یه کلمه جدیدم یاد گرفتی میخوای بگی بابا بیا:میگی بابیا 4 تا دندون دیگه هم در اوردی عزیزم الان دیگه 18 تا دندون داری عزیز دلم عکسایی که میذارم عکسای ماهان و دختر خاله ی کوچولوم عسل خانمه که الان 15 ماهشه و هفته ی پیش از اهواز اومدن چند روزی پیشمون بودن خدا روشکر شما و عسل خانم خیلی باهم خوب بودین           ...
24 آذر 1392

ماهان همه ی امید و آرزوی پدر و مادر وقتی 21 ماه و 10 روزشه

همه ی زندگیم میخوای مثل بابا مهندس کامپیوتر بشی؟؟؟؟ از همه چیز لب تاپ و کامپیوتر سردر میاری عزیزم الهی دور چشات بگردم باهوش مامان عاشق وقتایی ام که به جایی که به من بگی مامان میگی للا (الهام) جدیدا هم به همه میگی بابا یا ببا به دایی ها هم میگی ددا قربون حرف زدنت که جز خودم هیچکس نمیفهمه چی میگی عزیزم     اینجا آماده شدی که بریم خونه ددا میدی یا همون دایی مهدی         کلی عکس ازت گرفتم که سعی میکنم تا آخر هفته حتما آپشون کنم عشقم ...
9 آذر 1392

ماهان و تولد دایی امیرمحمد

6 آبان تولد 11 سالگی دایی امیرمحمد آقا ماهان و داداش عزیز من بود البته جشن نگرفته بودیم فقط یه کیک براش درست کردم و رفتیم دور هم چندتا عکس گرفتیم ماهان خیلی دایی امیرشو دوست داره و خیلی براش ذوق میکرد این عکس کیکش که من گاناش کشیدم و امیرمحمد خودش تزیین کرده عکسای ماهان هم ادامه مطلب     اینم آقا ماهان و دایی امیرمحمد و بابابزرگ جون         ...
12 آبان 1392

حدیث زیبا

اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛ به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لق لقه زبان آنهاست تا جایى گرد دین می گردند که معاش آنها تامین باشد و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم مى‏ شوند حسین ابن علی علیه السلام تحف العقول، ص 245     ...
4 آبان 1392

بدون عنوان

جز دعا کار دگر نیست مرا شب روزت همه شاد دلت از غم آزاد همه ایام به کام و تو پیوسته سرافراز و ز هر غصه برون همچو گنجشک به هر بام ودرخت بنشینی خندان وسبکبال تر از برگ درخت در هوا رقص کنان مشق پرواز کنی سوی سپیدار بلند و ز تو نغمه مستی آید ... لحظه هایت چون قند روزگارت لبخند هفته هایت پر مهر هر کجایی که قدم بگذاری همه از کینه تهی همه از قهر و عداوت خالی همه جا ، نام تو از مهر ، به لب ها جاری ... و تو با یاد خداوند بزرگ به سلامت ببری راه به پیش...   ...
27 مهر 1392

متن زیبا

با زنت شوخی کن سر به سرش بگذار از غذایش بچش از دستپختش تعریف کن و بدان که اگر گاهی هم ظرف ها را تو بشوری آسمان خدا به زمین نمی آید! آخر می دانی؟ او همان دختر رویاهای دیروزت است که به آشپز خانهء زندگی امروزت آمده! باور کن بدون او اجاق خانه ات حسابی کور کور است!
26 مهر 1392

تو کیستی....

تو کیستی، که من اینگونه بی تو بی تابم؟  شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم.  تو چیستی، که من از موج هر تبسم تو  بسان قایق، سرگشته، روی گردابم!  تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپید؟  تو را کدام خدا؟  تو از کدام جهان؟  تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟  تو در کدام چمن، همره کدام نسیم؟  تو از کدام سبو؟  من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه!  چه کرد با دل من آن نگاه شیرین، آه!  مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه!  کدام نشانه دویده است از تو در تن من؟  که ذره های وجودم تو را که می بینند،  به رقص می آیند،  سرود میخوانند           ...
21 مهر 1392

برای تو

  برای تویی كه قلبت پـاك است...  برای تویی كه قلبت پـاك است...  برای تو می نویسم........  برای تویی كه تنهایی هایم پر از یاد توست...  برای تویی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست...  برای تویی كه احساسم از آن وجود نازنین توست...  برای تویی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...  برای تویی كه چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...  برای تویی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...  برای تویی كه وجودم را محو وجود نازنین خود كردی...  برای تویی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یك قرن است...  برای تویی كه سـكوتـت سخت ترین شكنجه من است....  برای تویی كه قلبت پـاك است...&...
21 مهر 1392